پرتفولیو ارزهای دیجیتال و مدیریت ریسک: پنج استراتژی مدیریت ریسک حرفه ای

پرتفولیو ارزهای دیجیتال و مدیریت ریسک: پنج استراتژی مدیریت ریسک حرفه ای

فهرست محتوا

مسیر مدیریت موفق پرتفولیو ارزهای دیجیتال به راحتی نیست. اگرچه بازارهای ارزهای دیجیتال پتانسیل زیادی برای کسب سود مالی دارند، شانس از دست دادن پول هنوز قابل توجه است. قبل از خرج پولی که به سختی به دست آورده اید، باید برنامه ای داشته باشید که از ارزش پورتفولیوی شما محافظت کند. سپس، می توانید گام بعدی را برای توسعه یک استراتژی برای کسب سود مداوم بردارید. محدود کردن ضررهای خود، پایه و اساس دستیابی به اهدافتان را ایجاد می کند.

به طور خلاصه: اولین سوال شما این است که "چگونه از ضرر کردن جلوگیری کنم؟"
سپس می توانید "چگونه سود کنم؟" را حل کنید.
 


پرتفولیو ارزهای دیجیتال و مدیریت ریسک

روانشناسی اصل ماجراست

توصیه‌های حرفه‌ای همیشه با ضرب‌المثل معروف "آنچه را که نمی‌خواهید از دست بدهید، سرمایه‌گذاری نکنید" شروع می‌شود. روانشناسی چیزی است که همه چیز به آن ختم می‌شود. اگر بیش از حد سرمایه‌گذاری کنید، شروع به احساساتی شدن خواهید کرد و احساساتی بودن بر تصمیمات شما تأثیر می‌گذارد. وقتی احساساتی باشید، دانش منسوخ می‌شود.

تقریباً غیرممکن است که انسان به‌طور کامل از پول دل بکند. ما را تقریباً مانند یک دین در چنگال خود نگه می‌دارد، پول چیزی است که بازارها به آن می‌پردازند. پول باعث ایجاد احساس طمع، ترس و وابستگی می‌شود.

 

اهمیت تنوع در پرتفولیو

یکی از اصول کلیدی مدیریت ریسک، تنوع‌بخشی به پرتفولیو است. تنوع به این معناست که سرمایه‌گذاری‌های خود را بین دارایی‌های مختلف تقسیم کنید تا ریسک کلی کاهش یابد. در دنیای ارزهای دیجیتال، این می‌تواند به معنای سرمایه‌گذاری در چندین ارز مختلف با کارکردها و اهداف متنوع باشد. این روش باعث می‌شود که اگر یکی از سرمایه‌گذاری‌های شما عملکرد ضعیفی داشته باشد، زیان‌های آن با سودهای سایر دارایی‌ها جبران شود.

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک به معنای اتخاذ استراتژی‌هایی است که احتمال زیان‌های بزرگ را کاهش می‌دهد. این استراتژی‌ها شامل موارد زیر می‌شود:

  1. تنظیم حد ضرر (Stop Loss): تعیین یک سطح قیمتی که در صورت رسیدن به آن، دارایی به‌طور خودکار فروخته می‌شود تا از زیان‌های بیشتر جلوگیری شود.

  2. تنظیم حد سود (Take Profit): تعیین یک سطح قیمتی که در صورت رسیدن به آن، دارایی به‌طور خودکار فروخته می‌شود تا سودها قفل شوند.

  3. سرمایه‌گذاری در آموزش: پیش از سرمایه‌گذاری در هر دارایی، لازم است که دانش کافی در مورد آن کسب کنید. این شامل مطالعه تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و پیگیری اخبار بازار است.

روانشناسی سرمایه‌گذاری

روانشناسی نقش بسیار مهمی در سرمایه‌گذاری دارد. سرمایه‌گذاران باید از تاثیرات روانی مانند ترس و طمع آگاه باشند و سعی کنند تصمیمات خود را بر اساس تحلیل و دانش بگیرند نه احساسات. کنترل احساسات و داشتن یک استراتژی معاملاتی مشخص می‌تواند به سرمایه‌گذاران کمک کند تا در شرایط مختلف بازار به بهترین شکل عمل کنند.

پرتفولیو ارزهای دیجیتال نیاز به مدیریت دقیق و استراتژی‌های مدیریت ریسک دارد. با تنوع‌بخشی به دارایی‌ها، استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک مانند حد ضرر و حد سود، و کنترل احساسات، می‌توان به بهترین شکل از نوسانات بازار بهره‌برداری کرد و از زیان‌های بزرگ جلوگیری کرد. به یاد داشته باشید که همیشه باید فقط با پولی سرمایه‌گذاری کنید که توان از دست دادن آن را دارید، زیرا این کار به شما کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرید و از استرس‌های غیرضروری دوری کنید.

 

portfolio_2

تاثیرگذارترین نویسنده در روانشناسی بازار و معامله، بدون شک مارک داگلاس است. کتاب او "Trading In The Zone" تا به امروز الهام‌بخش هزاران معامله‌گر بوده و اصلی برای هر کسی است که می‌خواهد آمادگی ذهنی خود را برای معامله‌گر شدن فراهم کند. این کتاب به طور عمیقی به موضوعات روانشناختی معامله‌گری می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه معامله‌گران می‌توانند با داشتن ذهنیت مناسب، از اشتباهات رایج اجتناب کنند و به نتایج بهتری دست یابند.

دیگر کتاب‌های عالی در زمینه روان‌شناسی سرمایه‌گذاری و معامله که به بررسی سوگیری‌های شناختی ما و نحوه تأثیر آن‌ها بر تصمیم‌گیری‌های مالی ما می‌پردازند، عبارتند از:

  1. "Thinking, Fast and Slow" نوشته دانیل کانمن، برنده جایزه نوبل: این کتاب به تحلیل دو سیستم تفکر انسان می‌پردازد: تفکر سریع و شهودی و تفکر کند و منطقی. کانمن نشان می‌دهد که چگونه این دو سیستم تفکر می‌توانند بر تصمیم‌گیری‌های ما تأثیر بگذارند و اغلب منجر به سوگیری‌ها و خطاهای شناختی شوند.

  2. "The Little Book of Behavioral Investing" نوشته جیمز مونتیه: این کتاب کمتر شناخته‌شده اما به همان اندازه مهم، به بررسی رفتارهای سرمایه‌گذاران و اشتباهات رایجی که مرتکب می‌شوند می‌پردازد. مونتیه به تحلیل سوگیری‌های رفتاری مختلف می‌پردازد و راهکارهایی برای مقابله با آن‌ها ارائه می‌دهد.

هر دو کتاب، درک عمیقی از چگونگی عملکرد ذهن انسان در مواجهه با تصمیمات مالی ارائه می‌دهند و به سرمایه‌گذاران کمک می‌کنند تا با شناخت بهتر از خود، تصمیمات بهتری بگیرند و از سوگیری‌های شناختی اجتناب کنند.

 

بیشتر در زمینه ساخت استراتژی برای ربات ارز دیجیتال بخوانید: تبدیل اندیکاتور سوپر ترند به ربات ترید ارز دیجیتال

با دانستن اینکه روانشناسی اصل ماجراست، حال چگونه ادامه می دهید؟

برای اینکه بتوانید در بازارهای پرنوسان ارزهای دیجیتال متمرکز و بدون استرس بمانید، نیاز به مدیریت مالی و یک مکانیسم محافظتی در معاملات خود دارید.

 

یکی از معروف‌ترین تصاویری که روان‌شناسی بازار را توصیف می‌کند، چرخه احساسات بازار است که نشان می‌دهد چگونه احساسات معامله‌گران می‌تواند بازارها را هدایت کند. این چرخه شامل مراحل مختلفی است که هر یک با یک احساس خاص مرتبط است و به‌طور متوالی تکرار می‌شود. در ادامه به توضیح این مراحل می‌پردازیم:

1. خوش‌بینی (Optimism)

بازار با خوش‌بینی شروع به حرکت به سمت بالا می‌کند. سرمایه‌گذاران احساس می‌کنند که وضعیت اقتصادی در حال بهبود است و فرصت‌های سودآوری زیادی وجود دارد. خریدهای بیشتری انجام می‌شود و قیمت‌ها افزایش می‌یابند.

2. هیجان (Excitement)

با ادامه روند صعودی، هیجان بیشتری در بازار ایجاد می‌شود. سرمایه‌گذاران احساس می‌کنند که فرصت‌های سودآوری بیشتری در راه است و خریدهای بیشتری انجام می‌دهند. قیمت‌ها به سرعت افزایش می‌یابند.

3. سرخوشی (Euphoria)

در اوج بازار، احساس سرخوشی غالب می‌شود. همه به سودهای بالا امیدوارند و حتی افراد غیرحرفه‌ای نیز وارد بازار می‌شوند. احساس می‌شود که بازار هرگز نمی‌تواند سقوط کند. این مرحله اغلب با حباب‌های اقتصادی همراه است.

4. اضطراب (Anxiety)

پس از رسیدن به اوج، قیمت‌ها شروع به کاهش می‌کنند. سرمایه‌گذاران به این کاهش‌ها با نگرانی نگاه می‌کنند. برخی از سرمایه‌گذاران شروع به فروش می‌کنند، اما هنوز بسیاری امیدوارند که این کاهش‌ها موقتی است.

5. انکار (Denial)

با ادامه کاهش قیمت‌ها، سرمایه‌گذاران در انکار فرو می‌روند. آنها فکر می‌کنند که بازار به زودی بازگشت می‌کند و هنوز در موقعیت‌های خود باقی می‌مانند. فروش‌ها افزایش می‌یابد.

6. ترس (Fear)

با کاهش بیشتر قیمت‌ها، ترس غالب می‌شود. سرمایه‌گذاران شروع به فروش بیشتر می‌کنند تا زیان‌های خود را کاهش دهند. فشار فروش افزایش می‌یابد و قیمت‌ها به سرعت کاهش می‌یابند.

7. ناامیدی (Desperation)

در این مرحله، بسیاری از سرمایه‌گذاران ناامید می‌شوند. آنها احساس می‌کنند که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت و سعی می‌کنند از بازار خارج شوند. فروش‌ها به اوج می‌رسد و قیمت‌ها به شدت کاهش می‌یابند.

8. تسلیم (Capitulation)

در نهایت، بسیاری از سرمایه‌گذاران تسلیم می‌شوند و به طور کامل از بازار خارج می‌شوند. این مرحله با فروش‌های وحشت‌زده همراه است و قیمت‌ها به پایین‌ترین حد خود می‌رسند.

9. افسردگی (Depression)

پس از تسلیم، بازار به حالت افسردگی فرو می‌رود. سرمایه‌گذاران احساس می‌کنند که همه چیز از دست رفته است و هیچ امیدی برای بهبود وجود ندارد. بازار در پایین‌ترین نقطه خود قرار دارد و فعالیت‌ها به حداقل می‌رسد.

10. امیدواری (Hope)

پس از یک دوره افسردگی، نشانه‌های اولیه بهبود ظاهر می‌شود. سرمایه‌گذاران شروع به دیدن فرصت‌های جدید می‌کنند و به بازار باز می‌گردند. قیمت‌ها به آرامی شروع به افزایش می‌کنند.

11. امید (Relief)

با ادامه بهبود، سرمایه‌گذاران احساس آرامش می‌کنند. آنها می‌بینند که بازار بهبود می‌یابد و شروع به خرید می‌کنند. روند صعودی بازار آغاز می‌شود.

12. خوش‌بینی (Optimism)

دوباره چرخه به خوش‌بینی بازمی‌گردد و روند صعودی جدیدی آغاز می‌شود.

 

این چرخه نشان می‌دهد که چگونه احساسات می‌توانند بازارها را هدایت کنند و اهمیت مدیریت احساسات در معاملات را به خوبی بیان می‌کند. معامله‌گران با آگاهی از این چرخه می‌توانند تصمیمات بهتری بگیرند و از افتادن در دام احساسات جلوگیری کنند.

 

بیشتر مطالعه کنید: راهنمای گام به گام ربات های معاملاتی کریپتو: راهنمایی کامل از 0 تا 100

در اینجا چند راهکار موثر برای مدیریت ریسک و کنترل استرس در معاملات ارزهای دیجیتال ارائه می‌دهیم:

1. تعیین اهداف مالی و تحمل ریسک

قبل از ورود به بازار، باید هدف‌های مالی خود را مشخص کرده و میزان تحمل ریسک خود را تعیین کنید. برای این کار:

  • هدف‌های مالی کوتاه‌مدت و بلندمدت خود را تعریف کنید: بدانید که چرا وارد بازار شده‌اید و چه انتظاراتی از سرمایه‌گذاری دارید.
  • میزان تحمل ریسک خود را بشناسید: تعیین کنید چه مقدار از سرمایه‌تان را می‌توانید در معرض ریسک قرار دهید بدون اینکه دچار استرس شوید.

2. تنوع بخشیدن به پرتفولیو

یکی از اصول مدیریت ریسک، تنوع بخشیدن به سرمایه‌گذاری‌ها است:

  • سرمایه‌گذاری‌های خود را متنوع کنید: در ارزهای مختلف سرمایه‌گذاری کنید تا ریسک خود را کاهش دهید.
  • سرمایه‌گذاری‌های جانبی: علاوه بر ارزهای دیجیتال، در دارایی‌های دیگری نیز سرمایه‌گذاری کنید.

3. استفاده از استاپ‌لاس (Stop-Loss)

استفاده از دستورات استاپ‌لاس برای محدود کردن زیان‌ها بسیار مهم است:

  • تعیین استاپ‌لاس: برای هر معامله‌ای که انجام می‌دهید، یک سطح استاپ‌لاس تعیین کنید تا در صورت حرکت بازار برخلاف پیش‌بینی شما، زیان‌ها محدود شوند.
  • پیگیری و تنظیم استاپ‌لاس: به طور منظم استاپ‌لاس‌های خود را بازبینی و در صورت لزوم تنظیم کنید.

4. مدیریت اندازه معاملات

مدیریت اندازه معاملات به شما کمک می‌کند تا کنترل بهتری بر ریسک‌های خود داشته باشید:

  • سرمایه‌گذاری‌های کوچک‌تر: به جای سرمایه‌گذاری بزرگ و یک‌باره، سرمایه‌گذاری‌های کوچک‌تر و متعدد انجام دهید.
  • تناسب اندازه معامله با پرتفولیو: هر معامله نباید بیش از یک درصد یا درصدی از پیش تعیین‌شده از کل پرتفولیو شما را در معرض ریسک قرار دهد.

5. داشتن یک استراتژی معاملاتی مشخص

یک استراتژی معاملاتی واضح و مدون می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیرید:

  • تدوین استراتژی: یک استراتژی معاملاتی شامل ورود، خروج، مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه داشته باشید.
  • پایبندی به استراتژی: به استراتژی خود پایبند باشید و از تصمیمات هیجانی خودداری کنید.

6. پیگیری و بازبینی معاملات

بازبینی معاملات گذشته می‌تواند به بهبود عملکرد شما کمک کند:

  • ثبت و پیگیری معاملات: تمامی معاملات خود را ثبت کنید و نتایج آن‌ها را بررسی کنید.
  • تحلیل و بازبینی: به‌طور دوره‌ای معاملات خود را تحلیل کنید و اشتباهات و موفقیت‌های خود را شناسایی کنید.

7. کنترل احساسات و روانشناسی

روانشناسی نقش مهمی در موفقیت معاملاتی دارد:

  • آگاهی از احساسات: احساسات خود را شناسایی کنید و به آن‌ها آگاه باشید.
  • مدیریت استرس: از تکنیک‌های مدیریت استرس مانند مدیتیشن، تمرینات تنفسی و ورزش استفاده کنید.

8. آموزش و به‌روز رسانی دانش

آموزش مداوم و به‌روز نگه‌داشتن دانش خود در زمینه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال ارزهای دیجیتال بسیار مهم است:

  • مطالعه و تحقیق: کتاب‌ها، مقالات و منابع آموزشی مرتبط با بازار ارزهای دیجیتال را مطالعه کنید.
  • شرکت در دوره‌های آموزشی: در دوره‌های آموزشی و کارگاه‌های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال شرکت کنید.

مدیریت ریسک و کنترل استرس در معاملات ارزهای دیجیتال نیازمند یک برنامه‌ریزی دقیق و پایبندی به اصول مدیریت مالی است. با تعیین اهداف مالی، تنوع بخشیدن به پرتفولیو، استفاده از استاپ‌لاس، مدیریت اندازه معاملات، داشتن استراتژی معاملاتی، پیگیری و بازبینی معاملات، کنترل احساسات و آموزش مداوم، می‌توانید ریسک‌های خود را کاهش داده و به‌طور موفقیت‌آمیزی در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت کنید.

مطلبی که می تواند مفید باشد: استراتژی های پولبک، انواع پولبک و روش تشخیص آنها

 

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک شامل پیش‌بینی و شناسایی خطرات مالی مرتبط با سرمایه‌گذاری‌های شما برای به حداقل رساندن این خطرات است. پس از شناسایی این خطرات، سرمایه‌گذاران از استراتژی‌های مدیریت ریسک برای کنترل و مدیریت ریسک‌های پرتفوی خود بهره می‌برند. اولین گام مهم، ارزیابی میزان مواجهه با خطرات موجود است و سپس باید استراتژی‌ها و برنامه‌های مناسب برای مقابله با آن‌ها را تدوین کنند.

استراتژی‌های مدیریت ریسک مجموعه‌ای از برنامه‌ها و اقدامات راهبردی هستند که معامله‌گران و سرمایه‌گذاران پس از شناسایی ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری، انجام می‌دهند. این استراتژی‌ها به کاهش ریسک کمک می‌کنند و می‌توانند شامل طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های مالی مانند خرید بیمه‌نامه‌های خسارت و تنوع‌بخشی به پرتفوی در میان کلاس‌های مختلف دارایی باشند.

علاوه بر اعمال شیوه‌های مدیریت ریسک فعال، درک اصول برنامه‌ریزی مدیریت ریسک نیز اهمیت زیادی دارد. چهار روش کلیدی برنامه‌ریزی وجود دارد که باید پیش از اجرای یک استراتژی مدیریت ریسک خاص در نظر گرفته شوند، زیرا روشی که انتخاب می‌کنید استراتژی نهایی شما را تعیین می‌کند.

 

چهار روش کلیدی برنامه‌ریزی مدیریت ریسک

  1. پذیرش: در این روش، سرمایه‌گذار تصمیم می‌گیرد ریسک سرمایه‌گذاری در یک دارایی را بپذیرد بدون اینکه هزینه‌ای برای جلوگیری از آن صرف کند. این روش معمولاً زمانی استفاده می‌شود که احتمال ضرر کم و یا میزان ضرر بالقوه ناچیز باشد و تأثیر چندانی بر وضعیت کلی سرمایه‌گذاری نداشته باشد.

  2. انتقال: در این رویکرد، سرمایه‌گذار ریسک سرمایه‌گذاری را به شخص ثالثی منتقل می‌کند، معمولاً با پرداخت هزینه‌ای. این می‌تواند شامل خرید بیمه یا استفاده از ابزارهای مالی مانند قراردادهای مشتقه باشد که به مدیریت و انتقال ریسک کمک می‌کنند.

  3. اجتناب: این روش شامل خودداری کامل از سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی است که دارای ریسک بالقوه هستند. با اجتناب از این دارایی‌ها، سرمایه‌گذار تلاش می‌کند از هرگونه ضرر یا پیامد منفی جلوگیری کند. این روش معمولاً برای دارایی‌هایی با ریسک بالا و عدم اطمینان زیاد مناسب است.

  4. کاهش: کاهش ریسک شامل کاهش پیامدهای مالی یک سرمایه‌گذاری پرخطر از طریق تنوع‌بخشی به پرتفوی است. این استراتژی می‌تواند در همان طبقه دارایی یا حتی در بین صنایع و دارایی‌های مختلف اجرا شود. هدف از این روش، کاهش تأثیر منفی ریسک یک دارایی بر کل پرتفوی سرمایه‌گذاری است.

 

مدیریت پورتفولیو

مدیریت پورتفولیو چیست؟

مدیریت پورتفولیو به فرآیند انتخاب، نظارت و تعدیل دارایی‌های مالی در یک سبد سرمایه‌گذاری به منظور دستیابی به اهداف مالی مشخص گفته می‌شود. این شامل تخصیص منابع مالی به انواع مختلف دارایی‌ها نظیر سهام، اوراق قرضه، ارزهای دیجیتال و دیگر ابزارهای مالی است. هدف از مدیریت پورتفولیو، بهینه‌سازی بازده و کاهش ریسک از طریق تنوع‌بخشی و تصمیم‌گیری هوشمندانه در مورد ترکیب دارایی‌ها است.

 

قانون 10٪ تا 20٪ در مدیریت پورتفولیو

معرفی: قانون 10٪ تا 20٪ یکی از اصول مدیریت ریسک در سرمایه‌گذاری است که به سرمایه‌گذاران توصیه می‌کند تنها یک بخش کوچک از سرمایه کل خود را در دارایی‌های پرریسک مانند ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کنند. این قانون به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا در صورت وقوع نوسانات شدید در بازار، تنها بخشی از سرمایه خود را در معرض خطر قرار دهند و بدین ترتیب از زیان‌های بزرگ جلوگیری کنند.

اصول و مزایای قانون 10٪ تا 20٪

  1. کاهش ریسک

    • تخصیص تنها 10٪ تا 20٪ از کل سرمایه به ارزهای دیجیتال یا دارایی‌های پرریسک، به کاهش اثرات منفی نوسانات بازار کمک می‌کند. این میزان سرمایه‌گذاری کم، موجب می‌شود که حتی در صورت افت شدید قیمت‌ها، بخش عمده‌ای از سرمایه شما در امان بماند.
  2. کنترل احساسات

    • سرمایه‌گذاری بخش کوچکی از سرمایه کل، به کاهش استرس و هیجانات ناشی از نوسانات بازار کمک می‌کند. این امر باعث می‌شود که تصمیمات سرمایه‌گذاری شما کمتر تحت تأثیر احساساتی مانند ترس و طمع قرار گیرد.
  3. تداوم سرمایه‌گذاری بلندمدت

    • با رعایت این قانون، شما می‌توانید به طور مداوم و بدون نگرانی از نوسانات کوتاه‌مدت، در بازار باقی بمانید و به استراتژی‌های بلندمدت خود پایبند بمانید.
  4. تنوع‌بخشی به پورتفولیو

    • تخصیص محدود به ارزهای دیجیتال، شما را تشویق می‌کند تا باقی‌مانده سرمایه خود را در دارایی‌های متنوع‌تری مانند سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات و سایر ابزارهای مالی سرمایه‌گذاری کنید. این تنوع‌بخشی به بهبود بازده کلی و کاهش ریسک کلی پورتفولیو کمک می‌کند.

نحوه اعمال قانون 10٪ تا 20٪

  1. ارزیابی کل سرمایه

    • ابتدا باید کل سرمایه خود را محاسبه کنید. این شامل تمامی دارایی‌های نقدی، سرمایه‌گذاری‌ها، حساب‌های بانکی و هرگونه دارایی دیگر است.
  2. محاسبه مقدار قابل سرمایه‌گذاری

    • پس از ارزیابی کل سرمایه، 10٪ تا 20٪ از آن را به عنوان مقدار قابل سرمایه‌گذاری در دارایی‌های پرریسک تعیین کنید. برای مثال، اگر کل سرمایه شما 100,000 دلار باشد، می‌توانید 10,000 تا 20,000 دلار از آن را در ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید.
  3. تنظیم استراتژی سرمایه‌گذاری

    • با توجه به مقدار تعیین‌شده، استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود را تنظیم کنید. این شامل انتخاب دارایی‌های مناسب، زمان‌بندی خرید و فروش و تعیین حد ضرر و سود است.
  4. بازبینی و تنظیم دوره‌ای

    • به طور منظم پورتفولیو و عملکرد سرمایه‌گذاری‌های خود را بازبینی کنید. در صورت نیاز، تغییرات لازم را اعمال کنید تا همواره در راستای اهداف مالی خود حرکت کنید.

قانون 10٪ تا 20٪ به عنوان یک اصل مهم در مدیریت پورتفولیو، به کاهش ریسک و کنترل احساسات در سرمایه‌گذاری کمک می‌کند. با تخصیص بخش کوچکی از سرمایه به دارایی‌های پرریسک، شما می‌توانید از زیان‌های بزرگ جلوگیری کرده و به استراتژی‌های بلندمدت خود پایبند بمانید. این رویکرد به بهبود بازده کلی پورتفولیو و کاهش نوسانات ناشی از بازارهای پرریسک کمک می‌کند.

 

بیشتر بخوانید: ربات های معاملاتی کریپتو: ربات ها و استراتژی های سودآور در معاملات

 

استراتژی مدیریت پورتفولیو پیشرفته برای ارزهای دیجیتال

مدیریت پورتفولیو ارزهای دیجیتال به دو روش اصلی امکان‌پذیر است: روش منفعل و روش فعال. هر کدام از این روش‌ها نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تعیین اهداف مشخص است. در ادامه، به بررسی این دو روش و نحوه ترکیب آن‌ها می‌پردازیم.

1. تعیین اندازه سرمایه‌گذاری اولیه

ابتدا باید میزان سرمایه‌ای که می‌خواهید در ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید را مشخص نمایید. این میزان باید بخشی از کل سرمایه شما باشد که با توجه به ریسک‌پذیری و توانایی مدیریت احساساتتان تعیین می‌شود. به عنوان مثال، می‌توانید 10٪ تا 20٪ از کل سرمایه خود را به ارزهای دیجیتال اختصاص دهید.

2. انتخاب استراتژی سرمایه‌گذاری: منفعل، فعال یا ترکیبی

استراتژی منفعل

در استراتژی منفعل، شما قصد دارید با خرید و نگهداری ارزهای دیجیتال در بلندمدت، سود کسب کنید. این روش نیاز به زمان و انرژی کمتری دارد و برای افرادی مناسب است که تمایلی به پیگیری روزانه و تحلیل مداوم بازار ندارند.

گام‌های اجرای استراتژی منفعل:
  1. انتخاب ارزهای دیجیتال معتبر و با پتانسیل رشد بلندمدت:
    • ارزهای معتبر مانند بیتکوین، اتریوم و ارزهای دیگر با پشتوانه قوی.
  2. تعیین مقدار سرمایه‌گذاری در هر ارز دیجیتال:
    • تخصیص مناسب برای کاهش ریسک و افزایش تنوع پورتفولیو.
  3. استفاده از روش میانگین‌گیری دلاری (DCA):
    • سرمایه‌گذاری تدریجی در طول زمان برای کاهش اثر نوسانات کوتاه‌مدت.
استراتژی فعال

در استراتژی فعال، شما به صورت روزانه یا هفتگی به معامله ارزهای دیجیتال می‌پردازید تا از نوسانات بازار بهره‌برداری کنید. این روش نیاز به تحلیل تکنیکال و فاندامنتال دارد و برای افرادی مناسب است که زمان و انرژی لازم برای پیگیری مداوم بازار را دارند.

گام‌های اجرای استراتژی فعال:
  1. تحلیل تکنیکال و فاندامنتال:
    • استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند خطوط روند، سطوح حمایت و مقاومت، و شاخص‌های مختلف.
    • پیگیری اخبار و رویدادهای مهم برای تحلیل فاندامنتال.
  2. تعیین نقاط ورود و خروج:
    • مشخص کردن سطوح قیمتی برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال.
  3. مدیریت ریسک:
    • استفاده از دستورات حد ضرر (Stop Loss) و حد سود (Take Profit) برای حفاظت از سرمایه.
  4. پیگیری و به‌روزرسانی مداوم پورتفولیو:
    • بررسی دوره‌ای عملکرد پورتفولیو و تنظیم استراتژی بر اساس شرایط بازار.
استراتژی ترکیبی

در استراتژی ترکیبی، شما بخشی از سرمایه خود را به روش منفعل و بخشی دیگر را به روش فعال اختصاص می‌دهید. این روش به شما اجازه می‌دهد تا همزمان از مزایای هر دو استراتژی بهره‌برداری کنید.

گام‌های اجرای استراتژی ترکیبی:
  1. تعیین درصد تخصیص به هر روش:
    • به عنوان مثال، 70٪ از سرمایه به روش منفعل و 30٪ به روش فعال.
  2. ایجاد پورتفولیو منفعل:
    • انتخاب ارزهای دیجیتال معتبر و استفاده از روش میانگین‌گیری دلاری.
  3. اجرای معاملات فعال:
    • تحلیل بازار و انجام معاملات روزانه یا هفتگی برای بهره‌برداری از نوسانات.
  4. بررسی و تنظیم مجدد پورتفولیو:
    • بازبینی دوره‌ای عملکرد و تنظیم درصد تخصیص به هر روش بر اساس نتایج و شرایط بازار.

مدیریت پورتفولیو ارزهای دیجیتال نیازمند دقت، برنامه‌ریزی و انضباط است. با تعیین میزان سرمایه‌گذاری، انتخاب استراتژی مناسب (منفعل، فعال یا ترکیبی)، و اجرای دقیق و منظم برنامه‌ها، می‌توانید بازدهی مطلوبی از سرمایه‌گذاری خود در این بازار پرنوسان کسب کنید. همچنین، مطالعه مستمر و به‌روز ماندن با تغییرات بازار به شما کمک می‌کند تا تصمیمات بهتری بگیرید و ریسک‌ها را به حداقل برسانید.

 

استراتژی شماره ۱: قانون ۱٪ 

قانون ۱٪ یکی از استراتژی‌های ساده و موثر در مدیریت ریسک است که توصیه می‌کند بیش از ۱٪ از کل سرمایه خود را در یک سرمایه‌گذاری یا معامله خاص به خطر نیندازید. برای مثال، اگر ۱۰۰۰۰ دلار برای سرمایه‌گذاری دارید و می‌خواهید به این قانون پایبند باشید، چندین راه برای اجرای آن وجود دارد.

اولین راه این است که ۱۰۰۰۰ دلار بیت کوین (BTC) خریداری کنید و یک دستور حد ضرر (Stop-Loss) در ۹۹۰۰ دلار تنظیم کنید. در این صورت، اگر قیمت بیت کوین کاهش یابد، شما حداکثر ۱٪ از کل سرمایه خود، یعنی ۱۰۰ دلار، را از دست خواهید داد. این کار ریسک شما را به یک درصد از سرمایه کل محدود می‌کند.

راه دیگر این است که ۱۰۰ دلار اتریوم (ETH) بدون تنظیم دستور حد ضرر خریداری کنید. در این روش، حتی اگر قیمت اتریوم به صفر برسد، شما تنها حداکثر ۱٪ از کل سرمایه خود را از دست خواهید داد. قانون ۱٪ بر اندازه سرمایه‌گذاری شما تأثیری نمی‌گذارد، بلکه بر مقدار ریسکی که مایلید در یک سرمایه‌گذاری بپذیرید تأثیرگذار است.

این قانون به خصوص برای کاربران کریپتو به دلیل نوسانات زیاد بازار بسیار مهم است. در این بازار، احساس حرص و طمع می‌تواند باعث شود سرمایه‌گذاران مقدار زیادی از پول خود را در یک موقعیت معاملاتی قرار دهند و در صورت وقوع ضرر، خسارات سنگینی را متحمل شوند. پایبندی به قانون ۱٪ به شما کمک می‌کند تا از این نوع خطرات اجتناب کرده و ریسک‌های خود را به صورت معقول مدیریت کنید.

 

استراتژی شماره ۲: تعیین نقاط حد ضرر و حد سود

تعیین نقاط حد ضرر و حد سود یکی از استراتژی‌های مؤثر در مدیریت ریسک است. دستور حد ضرر (Stop Loss) به معنای تعیین قیمتی است که اگر دارایی به آن برسد، پوزیشن معاملاتی بسته می‌شود. در پوزیشن صعودی، حد ضرر پایین‌تر از قیمت فعلی دارایی قرار می‌گیرد و در صورت فعال شدن، از زیان‌های بیشتر جلوگیری می‌کند. در مقابل، دستور حد سود (Take Profit) قیمتی را مشخص می‌کند که در آن می‌خواهید پوزیشن خود را بسته و سود خود را قطعی کنید.

استفاده از این سفارشات به شما کمک می‌کند ریسک خود را از دو جهت مدیریت کنید. اولاً، این سفارشات را می‌توان از پیش تعیین کرد و به‌طور خودکار اجرا می‌شوند، بنابراین نیازی به نظارت مداوم بر بازار ندارید. اگر قیمت‌ها نوسان کنند، این سفارشات از پیش تعیین‌شده فعال می‌شوند. دوماً، این استراتژی به شما امکان می‌دهد محدودیت‌های واقعی برای زیان‌ها و سودهای خود تعیین کنید.

بهتر است این محدودیت‌ها را از قبل تعیین کنید و نه در اوج حرارت بازار. هرچند ممکن است عجیب به نظر برسد که سفارش‌های برداشت سود را به‌عنوان بخشی از مدیریت ریسک در نظر بگیرید، اما باید بدانید که هرچه بیشتر برای کسب سود منتظر بمانید، احتمال سقوط بازار و از دست رفتن سود نیز بیشتر می‌شود.

 

استراتژی شماره ۳: متنوع‌سازی و پوشش ریسک

تنوع‌بخشی به پرتفوی یکی از اساسی‌ترین و مؤثرترین ابزارها برای کاهش ریسک کلی سرمایه‌گذاری شماست. یک پرتفوی متنوع از تمرکز بیش از حد روی یک دارایی یا طبقه دارایی خاص جلوگیری می‌کند و باعث می‌شود ریسک زیان شدید از یک دارایی یا طبقه دارایی خاص به حداقل برسد. برای مثال، شما ممکن است مجموعه‌ای از انواع مختلف کوین‌ها و توکن‌ها را نگه دارید و همچنین در تامین نقدینگی نیز شرکت کنید.

پوشش ریسک (Hedging) یک استراتژی پیشرفته‌تر است که برای محافظت از سود یا به حداقل رساندن زیان با خرید دارایی دیگر استفاده می‌شود. این دارایی‌ها معمولاً همبستگی معکوس با یکدیگر دارند. تنوع‌بخشی می‌تواند نوعی پوشش ریسک باشد، اما یک نمونه شناخته‌شده‌تر، استفاده از قراردادهای آتی (Futures) است.

یک قرارداد آتی به شما امکان می‌دهد قیمت یک دارایی را برای تاریخی در آینده قفل کنید. به عنوان مثال، فرض کنید که فکر می‌کنید قیمت بیت کوین کاهش خواهد یافت. در این حالت، شما می‌توانید برای پوشش ریسک خود، یک قرارداد آتی ببندید تا بیت کوین را به قیمت ۱۸۰۰۰ دلار در سه ماه آینده بفروشید. اگر قیمت بیت کوین واقعاً در آن زمان به ۱۴۰۰۰ دلار کاهش یابد، شما از موقعیت آتی خود سود خواهید برد.

شایان ذکر است که قراردادهای آتی از نظر مالی تسویه می‌شوند و نیازی به تحویل فیزیکی کوین‌ها ندارید. در این صورت، طرف قرارداد شما تفاوت قیمت نقدی و آتی (۴۰۰۰ دلار) را به شما پرداخت می‌کند و شما در برابر خطر کاهش قیمت بیت کوین محافظت می‌شوید.

دنیای کریپتوکارنسی به دلیل نوسانات زیاد، نیازمند استراتژی‌های متنوع‌سازی و پوشش ریسک است. تنوع در کریپتو بسیار حیاتی‌تر از بازارهای مالی سنتی است که نوسانات کمتری دارند. با رعایت این استراتژی‌ها، می‌توانید ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری خود را به‌طور مؤثری مدیریت کنید.

 

استراتژی شماره ۴: یک استراتژی خروج آماده داشته باشید

استراتژی خروج آماده داشتن یک روش ساده اما مؤثر برای به حداقل رساندن خطر ضررهای سنگین است. با رعایت برنامه، می‌توانید در یک نقطه از پیش تعیین شده سود یا زیان را محدود کنید.

اغلب، به راحتی می‌توان در هنگام کسب سود به راه خود ادامه داد یا حتی زمانی که قیمت‌ها در حال کاهش است، بیش از حد به یک ارز دیجیتال ایمان داشت. گرفتار شدن در هیاهو، حداکثر گرایی یا یک کامیونتی نیز می‌تواند تصمیم‌گیری شما را مخدوش کند.

یکی از راه‌های اجرای موفقیت‌آمیز یک استراتژی خروج، استفاده از سفارش‌های محدودکننده (Limit Orders) است. شما می‌توانید تنظیم کنید که سفارش به طور خودکار در قیمتی مشخص محدود شود، چه بخواهید سود ببرید یا حداکثر ضرر را تعیین کنید.

 

استراتژی شماره ۵: خودتان تحقیق کنید (DYOR)

DYOR یک استراتژی کاهش ریسک برای هر سرمایه‌گذاری است. در عصر اینترنت، انجام تحقیقات شخصی آسان‌تر از همیشه است. قبل از سرمایه‌گذاری در یک توکن، کوین، پروژه یا دارایی دیگر، باید دقت لازم را انجام دهید. مهم این است که اطلاعات ضروری در مورد یک پروژه را بررسی کنید، مانند وایت پیپر، توکنومیک، همکاری‌ها، نقشه راه، کامیونتی و سایر اصول. اصطلاح DYOR به معنای «خودتان تحقیق کنید» است.

با این حال، اطلاعات نادرست به سرعت پخش می‌شود و هر کسی می‌تواند نظرات خود را به صورت آنلاین به عنوان واقعیت ارائه کند. هنگام انجام تحقیقات، در نظر بگیرید که اطلاعات خود را از کجا به دست می‌آورید و در چه زمینه‌ای ارائه شده است.

شیلینگ (Shilling) امری عادی است و پروژه‌ها یا سرمایه‌گذاران می‌توانند اخبار نادرست، جانبدارانه یا تبلیغاتی را طوری منتشر کنند که گویی صادقانه و واقعی هستند.

 

مدیریت پورتفولیو ارزهای دیجیتال: نکات و توصیه های مفید

آشنایی با محیط ارزهای دیجیتال

بازار ارزهای دیجیتال منحصر به فرد است و قبل از شروع با مدیریت پورتفولیو ارزهای دیجیتال، درک آن زمان می برد.

 

بیت کوین مادر همه ارزهای دیجیتال است و اولین بلاک چین را در سال 2008 به وجود آورد. این قدیمی ترین، قوی ترین و امن ترین شبکه موجود است. بیت کوین دلیل وجود سایر ارزهای دیجیتال است. برای درک بیشتر در مورد نحوه عملکرد بیت کوین و اینکه چرا تاثیر اجتماعی و اقتصادی آن تا این حد زیاد است، کتاب The Bitcoin Standard: The Decentralized Alternative to Central Banking نوشته Saifedean Ammous را بخوانید.

 

هیچ ارز دیجیتال دیگری نمی تواند جایگزین بیت کوین در جهان شود، زیرا بیت کوین توسط کسی کنترل نمی شود، بسیار غیرمتمرکز است و نمی توان آن را هک کرد. ارزهای دیجیتال جدید و جایگزین می‌توانند مسائل مربوط به سرعت و مقیاس‌پذیری را حل کنند، اما هرگز جایگزین بیت‌کوین نخواهند شد زیرا اغلب به عنوان یک شرکت عمل می‌کنند یا به سادگی فاقد درجه تمرکززدایی و امنیت هستند. ارزهای دیجیتال جدید بخشی از کل اکوسیستم هستند و هدفشان حل مسائل فنی، اجتماعی یا اقتصادی است. هر آلتکوینی می تواند همراه با بیت کوین رشد کند.

 

وایت پیپر بیت کوین که توسط خالق(های) ناشناس ساتوشی ناکاموتو در سال 2008 نوشته شد، ارز دیجیتالی شبیه پول نقد را توصیف کرد. با این حال، به دلیل رشد و پذیرش گسترده آن، به یک ذخیره ارزش تبدیل شد. به همین دلیل است که بیت کوین را طلای دیجیتال نیز می نامند.

بیشتر از فارکس بخوانید: راهنمای گام به گام برای ساخت ربات فارکس: از ایده تا سود

 

درک این مقدمه کوتاه مهم است اشاره به این دارد که دارایی اصلی مردم بیت کوین است. معامله گران روی ارزها، توکن ها یا آلت کوین ها گمانه زنی می کنندبه این دلیل که بیت کوین بیشتری می خواهند. این دانش پایه و اساس مدیریت حرفه ای پورتفولیو را در ارزهای دیجیتال ایجاد می کند.

 

اهمیت بیت کوین را می توان با اهمیت دلار مقایسه کرد. دلار آمریکا پرمعامله ترین ارز در جهان است. بیشترین حجم معاملات سهام و اوراق قرضه را باید در دلار آمریکا یافت. دلار آمریکا همچنین مهمترین ارز برای وام دهی و تجارت جهانی است. این بدان معنی است که تغییر ارزش دلار بر ارزش هر چیزی که با آن معامله می شود تأثیر می گذارد.

 

بیت کوین ارز اصلی است که آلت کوین ها با آن معامله می شوند و بنابراین هر آلتکوین بستگی زیادی به ارزش بیت کوین دارد. وقتی ارزش بیت کوین بالا می رود، آلت کوین ها نیز افزایش می یابند. وقتی بیت کوین پایین می آید، ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال کاهش می یابد. اخیراً حجم معاملات با جفت دلار بیشتر و بیشتر می شود، اما همان پویایی باقی می ماند. بیت کوین رهبر همه ارزهای دیجیتال است. درک این موضوع هنگام شروع مدیریت پورتفولیو ارزهای دیجیتال بسیار مهم است.

portfolio_4

مروری بر تسلط بیت کوین بر بازار در مقایسه با آلت کوین ها، منبع coinmarketcap.com

portfolio_5

بیشتر بخوانید: تبدیل استراتژی به ربات ارز دیجیتال

 

نکات Onbit

فهرست نکات ما برای مدیریت موفق پورتفولیو ارزهای دیجیتال. بیشتر این موارد در ادامه این مقاله بررسی خواهد شد.

 

  1. درک و پاسخ به این سوال: "مدیریت پورتفولیو چیست؟"
  2. یک استراتژی مدیریت پورتفولیو ایجاد کنید و به آن پایبند باشید تا احساساتی نشوید.
  3. همیشه مقدار قابل توجهی از ارزش دارایی های خود را در BTC (یا USDT در صورت معامله در برابر دلار) نگه دارید.
  4. داشتن تنوع
  5. هنگام معامله، همیشه در نظر داشته باشید که بیت کوین چه می کند (حرکات قوی بیتکوین، کل بازار کریپتو را به حرکت در می آورد).
  6. هنگام معامله، همیشه از Stop Loss استفاده کنید که از ضرر احتمالی شما در هر موقعیتی که بیش از 1٪ از کل پرتفوی شما نباشد، جلوگیری می کند. همیشه از قانون یک درصد پیروی کنید.
  7. قبل از انجام معامله، تنظیمات معاملات خود را مشخص کنید.
  8. صبور باشید.
  9. به طور مداوم در مورد معامله بیشتر بیاموزید.
  10. به دنبال ابزارهایی باشید که می توانند اقدامات معاملاتی شما را ساده و خودکار کنند (میتوانید از پلتفرم Onbit استفاده نمایید).

 

پلتفرم فیلترنویسی و ساخت ربات ارز دیجیتال

 

استراتژی معاملاتی مدیریت پول

Dollar-Cost Averaging

میانگین هزینه دلاری (Dollar Cost Averaging)، معمولاً با مخفف DCA شناخته می‌شود، یک روش سرمایه‌گذاری است که در آن مقدار ثابتی از پول به صورت منظم و در فواصل زمانی مشخص برای خرید یک دارایی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به عنوان مثال، سرمایه‌گذاران بلندمدت معمولاً از این روش برای جلوگیری از خرید با سرمایه کل در نقطه بالای بازار استفاده می‌کنند. این روش ممکن است در برخی مواقع سود کمتری نسبت به سرمایه‌گذاری عادی داشته باشد، اما معمولاً ریسک خرید در نقطه بالای بازار را به طور قابل توجهی کاهش می‌دهد.

 

برای درک بهتر این موضوع، دو مثال زیر را در نظر بگیرید:

 

شخصی ۱۰,۰۰۰ دلار سرمایه دارد و تصمیم می‌گیرد که آن را در بیت‌کوین سرمایه‌گذاری کند. او در اولین روز سال ۲۰۲۲، تمام این پول را با قیمت ۴۷,۷۰۰ دلار به بیت‌کوین تبدیل می‌کند و حالا ۰.۲۱ بیت‌کوین در دست دارد.

 

شخص دیگری هم در ابتدای سال ۲۰۲۲، ۱۰,۰۰۰ دلار سرمایه دارد. او این پول را به ده قسمت مساوی تقسیم می‌کند و در فواصل زمانی بیست روزه و بدون توجه به قیمت، بیت‌کوین می‌خرد. در نهایت، او موفق به خرید ۰.۲۶۶ بیت‌کوین می‌شود، یعنی ۲۶ درصد بیشتر از مثال اول، در حالی که هزینه‌ی یکسانی با شخص اول داشته است.

 

هدف میانگین هزینه دلاری این است که با استفاده از یک زمان‌بندی منظم و از پیش‌تعیین‌شده برای سرمایه‌گذاری، هزینه تمام‌شده برای خرید یک دارایی در طول زمان به صورت متوسط کاهش یابد و اگر در نقطه ورودی اشتباهی به بازار وارد شده‌اید، میزان ریسک تمام‌شده را به طور محسوسی کاهش دهد.

کاهش ریسک و ایجاد یک پورتفولیو پس انداز بلندمدت نیاز به میانگین هزینه دلاری Dollar-Cost Averaging دارد. این کلید ایجاد یک موقعیت امن در بازار است. این معاملات مدیریت پول و سرمایه است!

 

این مثال نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذاری با مبلغ یکجا با قیمت 10 دلار برای سودآوری همیشه نیاز دارد که قیمت آن بالاتر از 10 دلار باشد در حالی که با خرید مرحله ای در قیمت های پایین تراز 10 دلار باعث می شود به سود نزدیک شوید. پس وقتی مرحله ای خرید میکنید تنها جایی سود میبرید که در قیمت های پایین خرید کرده باشید به محض افزایش قیمت شما سود می کنید.

 

برای نتیجه گیری: زمانی که به روش میانگین هزینه دلاری Dollar-Cost Averaging سرمایه گذاری میکنید، از نظر روانی در هنگام نزول بازار کمتر دچار ترس می شوید، و به سادگی به خرید خود در این نقاط اضافه می کنید و از این فرصت که به Dollar-Cost Averaging می توانید در قیمت پایین خریداری کنید لذت می برید.

 

 

مثالی از مدیریت پورتفولیو ارزهای دیجیتال: تنوع

هنگام ایجاد یک پورتفولیو منفعل یا غیر فعال، مطمئن باسید که از تنوع به عنوان بخشی از مدیریت پول خود استفاده می کنید.

 

با دانستن اینکه بیت کوین پیشرو ارزهای دیجیتال است، در بیشتر موارد می خواهید بیشترین بخش از سبد خود را در بیت کوین نگه دارید. این امن ترین راه برای ایجاد پورتفولیو ارز دیجیتال شما است و همچنین در طول زمان ثابت شده است که بسیار سودآور است.

 

عاقلانه است که حداقل 50 تا 80 درصد از پورتفولیو ارزهای دیجیتال منفعل خود را در بیت کوین داشته باشید. بقیه را می توان به آلت کوین ها اختصاص داد، ترجیحا آنهایی که بخشی از اکوسیستم در حال رشد هستند، به عنوان مثال، اتریوم، زنجیره هوشمند بایننس یا پولکادوت.

 

 

هنگام سرمایه‌گذاری در آلت‌کوین‌ها، باید تحقیقات خوبی انجام دهید – DYOR – Do You Own Research یکی از رایج‌ترین مخفف‌هایی است که در کریپتو با آن مواجه می شوید. به این ترتیب شانس رشد سرمایه‌گذاری خود را با توسعه پروژه اصلی به حداکثر می‌رسانید و خطر از دست دادن کل سرمایه‌گذاری خود را در یک پروژه کلاهبرداری به حداقل می‌رسانید. بهترین کار شما این است که با پروژه هایی بروید که دارای موارد زیر هستند:

 

  •  جای پای محکمی در بازار،
  • سوابق دستاوردهای توسعه محصول ارائه شده
  • یک شبکه بزرگ تاسیس شده
  • یک جامعه فعال و قوی از حامیان که به پروژه اعتقاد دارند

بخش کوچکی از پورتفولیوی شما می‌تواند به پروژه‌های کوچک‌تری اختصاص داده شود که عملکرد خوبی دارند و انتظار دارید بازدهی بالایی داشته باشند، اما ریسک بیشتری نیز دارند. هرچه ریسک بالاتر باشد، بازده یا سود نیز بالاتر خواهد بود. این بخش از پرتفوی شما در حالت ایده آل نباید بیش از 5 تا 10 درصد از کل دارایی های شما را تشکیل دهد.

 

 

بیایید نمونه‌ای از یک پورتفولیوی متوازن ایجاد کنیم که ریسک محدودی دارد، اما همچنین پتانسیل تبدیل شدن به بهترین پورتفولیوی ارزهای دیجیتال برای بلندمدت را دارد:

 

  • 50 درصد بیت کوین
  • 15 درصد اتریوم
  • 25% در آلتکوین های دیگر مانند DOT، UNI، LUNA، SOL، BNB و غیره
  • 10٪ برای محصولات کشاورزی، پروژه های کوچک، یا جمع آوری کمک های مالی

 

مدیریت ریسک مالی

مدیریت ریسک چیست؟

تعریف مدیریت ریسک: ریسک در بازار رمزارزها به احتمال رخداد اتفاقات منفی در فعالیت‌ها و معاملات شما اشاره دارد. این عبارت به بخشی از ترید و معامله در این بازار اطلاق می‌شود که احتمال وقوع خروجی‌های نامطلوب و ضرر زا را به همراه دارد. به عنوان مثال، ریسک 50 درصدی در یک پوزیشن کوتاه (فروش) به این معناست که احتمال افزایش قیمت بیت‌کوین و تجربه ضرر برای شما، با احتمال 50 درصدی می‌باشد. بنابراین، برای پیشگیری از وقوع چنین اتفاقاتی، آشنایی با انواع ریسک و استراتژی‌های مدیریت آن در بازار ارزهای دیجیتال ضروری است. همچنین، آموزش روش‌های مدیریت سرمایه نیز برای مواجهه با چنین مواقعی حیاتی می‌باشد.

 

مدیریت ریسک مالی چیست؟

مدیریت ریسک مالی عبارت است از فرآیندی که در آن ریسک‌های مالی، حقوقی، استراتژیک و امنیتی که ممکن است سرمایه و درآمد یک شرکت را تهدید کنند، شناسایی، ارزیابی و کنترل می‌شوند. این ریسک‌ها ممکن است از منابع مختلفی مانند عدم قطعیت مالی، تعهدات حقوقی، خطاهای مدیریتی و حوادث طبیعی نشأت بگیرند.

 

هرگونه رویداد ناخواسته می‌تواند تأثیرات مختلفی بر شرکت داشته باشد، از جمله افزایش هزینه‌ها تا امکان فاجعه‌بار شدن مالیات و یا حتی فاش شدن کسب و کار. برای کاهش این ریسک‌ها، سازمان‌ها باید به تخصیص منابع بهینه به‌منظور کمینه‌کردن اثرات منفی و بیشینه‌کردن رخدادهای مثبت اقدام کنند. استفاده از رویکردی سیستماتیک و یکپارچه به سمت مدیریت و کاهش ریسک‌ها می‌تواند به شناسایی بهترین راهکارها کمک کند.

 

 

مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال

مدیریت ریسک در ارزهای دیجیتال به معنای ارائه یک روش سیستماتیک برای شناسایی، تحلیل، ارزیابی و اجرای برنامه‌های بهبودی برای مدیریت ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری در این دارایی‌ها است. سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال همواره با ریسک‌هایی همراه است که نیاز به شناسایی دقیق و مدیریت مؤثر آن‌ها دارد، سواء به‌صورت شخصی یا با کمک سازمان‌های مالی.

ریسک‌های مالی در بازار ارز دیجیتال می‌توانند شامل انواع مختلفی از خطرات باشند:

  1. ریسک اعتباری (Credit Risk): مربوط به احتمال عدم انجام تعهدات توسط تیم توسعه یک پروژه رمزارزی، که ممکن است به علت عواملی مانند سرقت اطلاعات یا کلاهبرداری اتفاق بیفتد.
  2. ریسک حقوقی و قانونی (Legal Risk): شامل مخاطراتی است که از تغییرات قوانین و مقررات حاکم بر ارزهای دیجیتال، ممنوعیت‌ها یا تنظیمات جدید ناشی می‌شوند.
  3. ریسک نقدینگی (Liquidity Risk): احتمال عدم توانایی در تبدیل پوزیشن‌های رمزارز به ارزهای فیات، که ممکن است منجر به مشکلاتی مالی شود.
  4. ریسک بازار (Market Risk): مرتبط با افزایش یا کاهش قیمت رمزارزها در مقابل پوزیشن باز شما، که ممکن است تاثیرات مالی مختلفی داشته باشد.
  5. ریسک عملیاتی (Operational Risk): مربوط به عدم توانایی در انجام عملیات ترید، واریز و برداشت رمزارزها، که می‌تواند به مشکلات مالی منجر شود.
  6. ریسک امنیتی و فناوری (Technology and Security Risk): مخاطراتی که از نظر امنیتی یا فناوری، ارزهای دیجیتال و صرافی‌های آن‌ها را تهدید می‌کنند.
  7. ریسک حضانتی (Custody Risk): مرتبط با امنیت و حفاظت رمزارزها در والت‌های سرد یا گرم، که در صورت از دست دادن دسترسی به آن‌ها ممکن است زیان‌های مالی را به همراه داشته باشد.
  8. ریسک صرافی (Exchange Risk): مرتبط با مشکلاتی مانند بسته شدن حساب‌ها، قطعی سرور، دستکاری در قیمت‌ها و مشکلات اتصال در صرافی‌های ارز دیجیتال.
  9. ریسک لوریج (Leverage Risk): مرتبط با استفاده از اهرم مالی برای گرفتن پوزیشن‌های بزرگتر، که می‌تواند سودهای بالقوه را افزایش دهد اما همزمان ریسک‌های از دست دادن سرمایه را هم افزایش می‌دهد.

ساخت ربات ارز دیجیتال

 

مراحل مدیریت ریسک ارز دیجیتال

این مراحل یک فرآیند ساختاریافته برای مدیریت ریسک ارزهای دیجیتال است:

 

شناسایی ریسک: در این مرحله، انواع مختلف ریسک‌ها، از جمله نوسانات بازار، ریسک نقدینگی، امنیت سایبری، قانونی و عملیاتی، شناسایی می‌شوند. از ابزارهای مختلفی مانند چک لیست ریسک و ریسک‌نگارها برای انجام این مرحله استفاده می‌شود.

تحلیل ریسک: در این مرحله، هر ریسک به طور جزئی تجزیه و تحلیل می‌شود. این تحلیل شامل ارزیابی احتمال وقوع و تأثیرات مختلف هر ریسک بر پرتفوی رمز ارزی شما است.

ارزیابی ریسک: در این مرحله، به هر ریسک امتیاز داده می‌شود بر اساس احتمال و تأثیر آن بر پرتفو. از ابزارهایی مانند ماتریس احتمال- تأثیر و نقشه حرارتی ریسک برای انجام این ارزیابی استفاده می‌شود.

توسعه برنامه بهبود و درمان: در این مرحله، یک برنامه درمانی برای کاهش ریسک‌های شناسایی‌شده تدوین می‌شود. این برنامه شامل استراتژی‌هایی نظیر اجتناب از ریسک، کاهش ریسک، انتقال ریسک و پذیرش ریسک است. این تکنیک‌ها باعث متنوع‌سازی مناسب پرتفو و مدیریت مؤثر ریسک‌ها می‌شوند.

 

 

انواع استراتژی های مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال

استراتژی استفاده از تایم‌فریم‌های مختلف یکی از رویکردهای موثر در مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال است. با تحلیل چارت‌های با تایم‌فریم‌های مختلف، می‌توانید یک دید جامعتر از روند بازار را بدست آورید و از باریک‌بینی جلوگیری کنید. این استراتژی معمولاً به صورت زیر عمل می‌کند:

  1. تحلیل تایم‌فریم‌های بزرگتر: در این مرحله، تحلیل چارت‌های با تایم‌فریم‌های بزرگتر مانند چارت 4 ساعته یا روزانه انجام می‌شود. این اجازه را می‌دهد تا ترند کلی بازار را شناسایی کنید و نقاط ورود و خروج ممکن را تعیین کنید.
  2. تحلیل تایم‌فریم‌های کوچکتر: پس از شناسایی ترند کلی، به تحلیل چارت‌های با تایم‌فریم‌های کوچکتر مانند چارت 1 ساعته یا 15 دقیقه می‌پردازید. در این مرحله، می‌توانید نقاط ورود و خروج دقیق‌تر را تعیین کنید و سیگنال‌های بازار را فیلتر کنید.
  3. اعمال استراتژی معاملاتی: با توجه به تحلیل چارت‌های با تایم‌فریم‌های مختلف، می‌توانید استراتژی معاملاتی خود را اعمال کنید. این شامل تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین سطوح استاپ لاس و برداشت سود، و مدیریت پوزیشن‌ها می‌شود.

استفاده از تایم‌فریم‌های مختلف به شما کمک می‌کند تا ریسک‌های کمتری به‌روز کنید و از موقعیت‌های بازار بهتری بهره‌مند شوید. این استراتژی به شما امکان می‌دهد تا با دقت بیشتری به تحلیل بازار بپردازید و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس اطلاعات بیشتری بگیرید.

استفاده از تایم فریم‌های مختلف

تحلیل شما به شدت منطقی و مبتنی بر اصول تحلیل تکنیکال است. با نگاه به تایم‌فریم 4 ساعته، شما به تشخیص کشش قیمت به سمت بالا پرداخته‌اید و توجه کرده‌اید که این حرکت بدون حرکت اصلاحی اتفاق افتاده است، که ممکن است به نشانه‌ای برای یک اصلاح سالم به سمت پایین تبدیل شود.

سپس، با نگاه به چارت 1 ساعته، شما مشاهده کرده‌اید که پس از شکست ناموفق خط مشکی، قیمت یک کندل استیک ستاره دنباله‌دار (Shooting Star) ایجاد کرده است. این الگوی نموداری معمولاً به عنوان یک نقطه ورود مناسب برای معاملات کوتاه مدت در بازار مورد استفاده قرار می‌گیرد، به ویژه زمانی که با نگاه به تایم‌فریم‌های بزرگتر، مانند تایم‌فریم 4 ساعته، اعتبار آن تقویت می‌شود.

توجه به نحوه شکل‌گیری قیمت پس از تشکیل کندل شوتینگ استار، که معمولاً با یک نقطه عکس العمل مناسب از بازار همراه است، می‌تواند به شما کمک کند تا تصمیمات معاملاتی خود را با اطمینان بیشتری اتخاذ کنید. این نشانگر اهمیت تحلیل تکنیکال و استفاده از تایم‌فریم‌های مختلف برای ایجاد یک تصویر کاملتر از بازار است.

 

 

استراتژی مدیریت بر اساس حجم ورود Position Sizing

استراتژی پوزیشن سایزینگ (Position Sizing) تعداد کوین یا توکن‌های مناسب برای ورود به یک معامله را مشخص می‌کند. احتمال تحقق سود در معاملات رمز ارزها غالبا باعث تحریک تریدرها به سرمایه گذاری 30، 50 یا حتی حتی 100 درصدی در این بازار می‌شود. با این حال، این کار یک حرکت مختل‌کننده است که شما را در معرض ریسک مالی بالایی قرار می‌دهد. قانون طلایی این است: «همه تخم‌مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید».

سه راه برای انجام پوزیشن سایزینگ وجود دارد:

  1. رویکرد مقدار ورود در برابر مقدار ریسک
  2. رویکرد کوسه‌ها و پیراناها
  3. رویکرد معیار کلی

رویکرد مقدار ورود در برابر مقدار ریسک: این رویکرد در استراتژی پوزیشن سایزینگ برای مدیریت ریسک که ارتباط زیادی یا مدیریت سرمایه دارد، دو مقدار متفاوت را در نظر می‌گیرد. اولین مقدار شامل پولی است که شما مایل به سرمایه گذاری در هر ترید هستید. به این پول باید به‌عنوان اندازه (Size) هر سفارش جدید صرف‌نظر از نوع آن نگاه کنید. دومین مقدار، پولی است که در معرض ریسک قرار دارد. مثلا پولی که قرار است در صورت عدم موفقیت معامله آن را از دست بدهید. با در نظر گیری این دو مقدار، حجم ورود یا همان سایز پوزیشن شما به صورت زیر تعریف می‌شود:

حجم ورود = (مقدار ریسک / مقدار ورود در برابر ریسک)

این رویکرد به شما کمک می‌کند تا مقدار مناسبی از سرمایه را در هر معامله استفاده کنید، به طوری که ریسک مالی خود را مدیریت کنید و از تخمین‌های معقولی برای میزان زیان و سود خود استفاده کنید.

 

قیمت ورود × ((استاپ لاس – قیمت ورود) / (ریسک در هر ترید × اندازه سرمایه)) = اندازه پوزیشن

 

 

مدیریت ریسک با استراتژی رویکرد معیار کِلی (Kelly Criterion)

معیار کِلی (Kelly Criterion) یک فرمول محاسباتی است که توسط جان لری کلی (John Larry Kelly) در سال 1956 توسعه داده شد. این فرمول برای مدیریت ریسک و تعیین اندازه پوزیشن در معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرد، به ویژه در معاملات بلند مدت.

این رویکرد بر اساس مفهوم تئوری بازی و احتمالات استوار است. اصلی‌ترین هدف آن، ما را در تصمیم‌گیری برای اختصاص یا عدم اختصاص سرمایه به هر معامله راهنمایی کند. با استفاده از این فرمول، می‌توانیم بهترین درصد سرمایه را برای ورود به هر معامله تعیین کنیم تا به حداکثر سود رسید.

فرمول معیار کِلی به شکل زیر است:

𝑓∗=𝑏𝑝−𝑞𝑏f∗=bbpq

که در آن:

  • 𝑓∗f∗ نسبت به حجم سرمایه‌ای است که باید به هر معامله اختصاص داده شود.
  • 𝑏b نسبت پاداش به ریسک معامله است (به عنوان مثال، نسبت پاداش به ضرر).
  • 𝑝p احتمال موفقیت معامله است.
  • 𝑞q احتمال از دست دادن معامله است (به عنوان مثال، 1 - 𝑝p).

به عنوان مثال، اگر یک معامله با نسبت پاداش به ریسک 2 به 1 ( 𝑏=2b=2) و احتمال موفقیت 60 درصد ( 𝑝=0.6p=0.6) داشته باشد، معیار کِلی به ما می‌گوید که حدود 20 درصد از سرمایه موجود برای این معامله اختصاص داده شود.

به عنوان یک استراتژی مدیریت ریسک، معیار کِلی مناسب است زیرا به شما کمک می‌کند ریسک را متناسب با احتمال موفقیت و نسبت پاداش به ریسک معامله تعیین کنید. این رویکرد معمولاً در معاملات بلند مدت به خوبی عمل می‌کند و به شما کمک می‌کند تا سرمایه خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید.

 (نسبت سود در تیک پرافیت / درصد موفقیت – 1) – (نسبت ضرر در استاپ لاس / درصد موفقیت) = اندازه پوزیشن

 

 

 

 

مدیریت ریسک با استراتژی رویکرد کوسه‌ها و پیراناها

رویکرد کوسه‌ها و پیراناها یک استراتژی مدیریت ریسک است که توسط دکتر الکساندر الدر ارائه شده است. این استراتژی بر اصول متنوع‌سازی سرمایه‌گذاری و محدود کردن ریسک در هر معامله تأکید دارد. دکتر الدر دو قانون اصلی را برای این رویکرد تعریف کرده است:

  1. محدود کردن هر پوزیشن به 2 درصد ریسک: در این قانون، ریسک هر معامله باید محدود شود تا حداکثر 2 درصد از سرمایه کل باشد. الدر ریسک را با گاز کوسه تشبیه کرده است، به این معنی که ممکن است شما مایل به ریسک کردن مقدار بالایی از سرمایه باشید، اما این کار ممکن است مانند گاز کوسه‌های بزرگ و خطرناک، باعث فاجعه شود.
  2. محدود کردن سشن‌های معاملاتی به 6 درصد در هر سشن: این قانون تعیین می‌کند که سهمیه هر سشن معاملاتی باید به حداکثر 6 درصد از سرمایه کل محدود شود. در یک معامله بازنده، این استراتژی به حمله ماهی‌های پیرانا تشبیه می‌شود که با حمله به قربانی خود آن را ذره ذره می‌کنند.

با پیروی از رویکرد کوسه‌ها و پیراناهای آقای الدر، شما نباید بیشتر از 3 پوزیشن باز با 2 درصد ریسک یا 6 پوزیشن با 1 درصد ریسک داشته باشید. این رویکرد به معنای محدود کردن نتایج در ترکیب معکوس است، به این معنی که ضررها در هر ضرر بعدی کوچک‌تر و کوچک‌تر می‌شوند.

 

استراتژی استاپ لاس و تیک پرافیک

استراتژی استاپ لاس (Stop Loss) و تیک پرافیت (Take Profit) ابزارهای مهمی در مدیریت ریسک در معاملات رمزارزی هستند.

  1. استاپ لاس (Stop Loss):
    • حد ضرر یا استاپ لاس به عنوان یک سفارش قابل اجرا در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد تا معامله‌گران را در برابر خسارت‌های بزرگ حفاظت کند.
    • این استراتژی در هنگام کاهش قیمت رمزارز، به طور خودکار پوزیشن را می‌بندد تا از ادامه افت قیمت و تجربه زیان‌های بیشتر جلوگیری کند.
    • اصلی‌ترین هدف استفاده از استاپ لاس، کاهش ریسک و محافظت از سرمایه است.
  2. تیک پرافیت (Take Profit):
    • برداشت سود یا تیک پرافیت نیز یک سفارش قابل اجرا در بازارهای مالی است که هنگامی که قیمت به یک سطح خاص می‌رسد، معامله را به صورت خودکار بسته می‌کند.
    • این استراتژی برای جلوگیری از از دست دادن سودهای به دست آمده و برای به حداکثر رساندن سود استفاده می‌شود.
    • تیک پرافیت به معامله‌گر امکان می‌دهد تا در هنگام افزایش قیمت، به طور خودکار سود را بگیرد و از ادامه افزایش قیمت بهره‌مند شود.
  3. تیک پرافیت متحرک (Trailing Stop Loss):
    • این استراتژی بر اساس تغییرات نرخ رمزارزی است و به طور خودکار مکانیزم استاپ لاس را برای حفظ سودهای کسب شده اعمال می‌کند.
    • در تیک پرافیت متحرک، هرگاه قیمت به سمت معامله‌گر حرکت کند، استاپ لاس نیز به همراه آن حرکت می‌کند، اما هرگاه قیمت به سمت معکوس حرکت کند، استاپ لاس ثابت می‌ماند و پوزیشن را بسته می‌کند.

استفاده از این استراتژی‌ها به تریدران کمک می‌کند تا ریسک را مدیریت کرده و سود خود را به حداکثر برسانند.

 

 

استراتژی نسبت ریسک به پاداش

(استاپ لاس – قیمت ورود) / (قیمت ورود – قیمت هدف) = نسبت ریسک به پاداش

 

در اینجا،

  • فاصله تا هدف نشان‌دهنده میزان پاداش مورد انتظار از معامله است.
  • فاصله تا استاپ لاس نشان‌دهنده میزان ریسک در صورت وقوع ضرر است.

معمولاً، تریدرها به دنبال نسبت ریسک/پاداشی هستند که بزرگتر از 1 باشد، زیرا این به معنای این است که سود مورد انتظار بیشتر از ریسک مورد انتظار است، که به طبع معامله را جذاب‌تر می‌کند. به عنوان مثال، اگر یک تریدر یک نسبت ریسک/پاداش 2 به 1 داشته باشد، به این معناست که برای هر واحد ریسک شده، او انتظار دارد که دو واحد سود بگیرد.

توانایی تعیین نسبت ریسک/پاداش مناسب می‌تواند به تریدر در انتخاب معاملات بهتر و مدیریت بهتر ریسک کمک کند. این استراتژی بر اساس محاسبه دقیق ریسک و پاداش می‌تواند به تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تر و موفق‌تر منجر شود.

 

 

این نکات کاربردی در مدیریت ریسک در بازار رمز ارزها واقعاً ارزشمند هستند:

  1. پذیرش ناکامی و شکست:
    • ریسک قطعاً بخشی از فرآیند ترید است. اما اینکه چگونه با ناکامی‌ها و شکست‌ها برخورد کنید، تفاوتی بزرگ در موفقیت شما به معنای واقعی خواهد داشت. باید آمادگی داشته باشید که ضررهایتان را بپذیرید و از تجربیات خود یاد بگیرید.
  2. در نظر گرفتن کارمزدها:
    • هنگامی که معامله می‌کنید، باید به کارمزدهای مربوط به هر تراکنش توجه کنید. این کارمزدها می‌توانند تأثیر زیادی بر ریسک و سودآوری معاملات شما داشته باشند.
  3. تمرکز بر نرخ پیروزی (Win Rate):
    • اهمیت بیشتری به تعداد معاملاتی که به پیروزی می‌انجامید بدهید تا به اندازه افت سرمایه (Drawdown) بدهید. بررسی نرخ پیروزی شما می‌تواند به شما کمک کند تا عملکرد خود را بهبود بخشیده و موفقیت بیشتری کسب کنید.
  4. اندازه‌گیری افت سرمایه (Drawdown):
    • افت سرمایه میزان کاهش کل سرمایه شما پس از مجموعه‌ای از معاملات زیان‌آور است. حفظ افت سرمایه در حد مدیریت‌پذیر بسیار مهم است تا از نابودی سرمایه خود جلوگیری کنید و بتوانید در طولانی‌مدت فعالیت خود را ادامه دهید.

این نکات کمک می‌کنند تا مدیریت ریسک شما در بازار رمز ارزها بهبود یابد و به موفقیت شما کمک کند.

 

ثبت نظر/سوال

اگر سوال فنی و تکنیکالی ، نظر یا ابهامی در خصوص این مقاله دارید با ما در میان بگذارید. تیم تحلیل آنبیت به شما پاسخ کامل خواهد داد.